غلامرضا کریمیفرد؛ مهدی شاهرخ؛ علی بابایی دمطسوج
چکیده
از گذشته تاکنون نحویان در پرداختن به وجوه اعرابی، دلالتهای معنایی آنها را مورد توجه قرار دادهاند. در قرآن کریم که خود مهمترین عامل تکوین و تکامل علم نحو بوده است، میان نقشهای نحوی و دلالتهای معنایی، پیوندی بسیار عمیق برقرار است، بهگونهای که در برخی آیات، نوعِ نقش مراد از یک واژه، بر دلالت معنایی آن تأثیر بهسزایی ...
بیشتر
از گذشته تاکنون نحویان در پرداختن به وجوه اعرابی، دلالتهای معنایی آنها را مورد توجه قرار دادهاند. در قرآن کریم که خود مهمترین عامل تکوین و تکامل علم نحو بوده است، میان نقشهای نحوی و دلالتهای معنایی، پیوندی بسیار عمیق برقرار است، بهگونهای که در برخی آیات، نوعِ نقش مراد از یک واژه، بر دلالت معنایی آن تأثیر بهسزایی میگذارد. منظور از وجوه اعرابی در زبان عربی این است که یک واژه با عنایت به جایگاهش در جمله، ممکن است چندین نقش متفاوت داشته باشد و هر نقش میتواند جمله را دستخوش تغییرات معنایی کند. این مقاله با تکیه بر شیوۀ توصیفی تحلیلی درصدد آن است که با بهکارگیری علم نحو، بهعنوان ابزاری قوی در جهت آشکار نمودن نقشهای متفاوت کلمات و با تکیه بر شواهد و نمونههایی از آیات سورۀ بقره، وجوه اعرابی مختلف و دلالتهای معنایی آنها را در قرآن کریم بررسی نماید. نتایج این پژوهش نشان میدهد که مهمترین علل وجودِ وجوهِ اعرابی قرآن که سبب توسع و یا دگرگونی معنی آیات میگردد؛ عدم قطعیت اعراب واژه و جمله، مبهم بودن نوع ساختار صرفی کلمه، اشتراک چند نقش در یک علامت اعرابی و محلهای وقف در قرآن است.